سکینه اوجاقی؛ احمدعلی قانع
دوره 4، شماره 2 ، اسفند 1402، ، صفحه 37-62
چکیده
آزادی واژۀ مقدسی است که ذهن انسان از نخستین روز آفرینش با آن آشنایی دارد. اصولاً زندگی باید با آزادی همراه باشد. زندگی بدون آزادی، زیبایی، جاذبه و امیدآفرینی ندارد، مفهوم آزادی، همان رهایی از قیدوبندهای ناروا با کاربردهای گوناگون است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد گسترۀ آزادی را در تئوری و عمل به چالش کشیده و چشمانداز ...
بیشتر
آزادی واژۀ مقدسی است که ذهن انسان از نخستین روز آفرینش با آن آشنایی دارد. اصولاً زندگی باید با آزادی همراه باشد. زندگی بدون آزادی، زیبایی، جاذبه و امیدآفرینی ندارد، مفهوم آزادی، همان رهایی از قیدوبندهای ناروا با کاربردهای گوناگون است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد گسترۀ آزادی را در تئوری و عمل به چالش کشیده و چشمانداز دو تمدن غرب و اسلام را در این مقوله در ترازوی نقد بسنجد. برای این امر درصدد پاسخ به این سؤالات است که اولاً، جایگاه آزادی در حقوق غرب کجاست؟ ثانیاً، نظر اسلام و همچنین فقهای معاصر بهویژه امام خمینی (ره) در مورد آزادی چیست؟ ثالثاً، وجوه اشتراک و افتراق دو تمدن غرب و اسلام در مورد اصل آزادی کدماند؟ یافتهها نشان میدهد اصل آزادی، در هر دو نظام حقوقی بهعنوان یکی از حقوق حیاتی بشریت محترم شمرده شده است. بااینوجود، دیدگاه اسلام نسبت به آزادی به لحاظ اهتمام به ابعاد معنوی انسان در کنار ابعاد مادی آن، خیلی مترقیتر از دیدگاه حقوق بینالملل است که صرفاً به بعد مادی انسان توجه دارد.